معرفی وبلاگ
نویسنده: پاکروان فر
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 66936
تعداد نوشته ها : 129
تعداد نظرات : 8
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

فرصتی برای یادگیری !

 

فیلسوفی همراه با شاگردانش در حال قدم زدن در یک جنگل بودند و درباره ی اهمیت ملاقات های غیرمنتظره گفتگو می کردند. بر طبق گفته های "استاد" تمامی چیز هایی که در مقابل ما قرار دارند به ما "فرصت یادگیری" و یا "آموزش دادن" را می دهند. در این لحظه بود که به درگاه و دروازه محلی رسیدند که علیرغم آنکه در مکان بسیار مناسب واقع شده بود، ولی ظاهری بسیار حقیرانه داشت. شاگرد گفت: "این مکان را ببینید. شما حق داشتید. من در اینجا این را آموختم که بسیاری از مردم، در بهشت بسر می بردند، اما متوجه آن نیستند و همچنان در شرایطی بسیار بد و محقرانه زندگی می کنند."

"استاد" گفت: "من گفتم "آموختن" و "آموزش" دادن مشاهده امری که اتفاق می افتد، کافی نمی باشد بایستی دلایل را بررسی کرد پس فقط وقتی این دنیا را درک می کنیم که متوجه علت هایش بشویم. سپس در آن خانه را زدند و مورد استقبال ساکنان آن قرار گرفتند. یک زوج و سه فرزند با لباسهای پاره و کثیف. "استاد" خطاب به پدر خانواده گفت: "شما در اینجا در میان جنگل زندگی می کنید، در این اطراف هیچ گونه کسب و تجارتی وجود ندارد؟ چگونه به زندگی خود ادامه می دهید؟"

آن مرد نیز در "آرامش" کامل پاسخ داد: "دوست من، ما در اینجا ماده گاوی داریم که همه روزه، چند لیتر شیر به ما می دهد. یک بخش از محصول را یا می فروشیم و یا در شهر همسایه با دیگر مواد غذایی معاوضه می کنیم. با بخش دیگر اقدام به تولید پنیر، کره و یا خامه برای مصرف شخصی خود می کنیم. و به این ترتیب به زندگی خود ادامه می دهیم.

"استاد" فیلسوف از بابت این اطلاعات تشکر کرد و برای چند لحظه به تماشای آن مکان پرداخت و از آنجا خارج شد. در میان راه، رو به شاگرد کرد و گفت: "آن ماده گاو را از آنها دزدیده و از بالای آن صخره روبرویی به پایین پرت کن!"

شاگرد گفت : اما این کار صحیحی بنظر نمی رسد، آن حیوان تنها راه امرار معاش آن خانواده است.

و فیلسوف نیز ساکت ماند ... آن جوان بدون آنکه هیچ راه دیگری داشته باشد، همان کاری را کرد که به او دستور داده شده بود و آن گاو نیز در آن حادثه مرد. این صحنه در ذهن آن جوان باقی ماند و پس از سالها، زمانی که دیگر یک بازرگان موفق شده بود، تصمیم گرفت تا به همان خانه بازگشته و با شرح ما وقع، از آن خانواده تقاضای "بخشش" و به ایشان کمک مالی نماید.

اما چیزی که باعث تعجبش شد این بود که آن منطقه تبدیل به یک مکان زیبا شده بود با درختانی شکوفه کرده، ماشینی که در گاراژ پارک شده و تعدادی کودک که در باغچه خانه مشغول بازی بودند. با تصور این مطلب که آن خانواده برای بقای خود مجبور به فروش آنجا شده اند، مایوس و ناامید گردید. ناگهان غریبه ای را دید و از او سوال کرد: "آن خانواده که در حدود 10 سال قبل اینجا زندگی می کردند کجا رفتند؟" جوابی که دریافت کرد، این بود: "آنها همچنان صاحب این مکان هستند."

مرد، وحشت زده و سراسیمه و دوان دوان وارد خانه شد. صاحب خانه او را شناخت و از احوالات "استاد" فیلسوفش پرسید. اما جوان مشتاقانه در پی آن بود که بداند چگونه ایشان موفق به بهبود وضعیت آن مکان و زندگی به آن خوبی شده اند.

آن مرد گفت: "ما دارای یک گاو بودیم، اما وی از صخره پرت شد و مرد. در این صورت بود که برای تامین معاش خانواده ام مجبور به کاشت سبزیجات و حبوبات شدم. گیاهان و نباتات با تاخیر رشد کردند و مجبور به بریدن مجدد درختان شدم و پس از آن به فکر خرید چرخ نخ ریسی افتادم و با آن بود که به یاد لباس بچه هایم افتادم و با خود همچنین فکر کردم که شاید بتوانم پنبه هم بکارم. به این ترتیب یکسال سخت گذشت، اما وقتی خرمن محصولات رسید، من در حال فروش و صدور حبوبات، پنبه و سبزیجات معطر بودم. هرگز به این موضوع فکر نکرده بودم که همه قدرت و پتانسیل من در این نکته خلاصه می شد که: چه خوب شد آن گاو مرد."

دسته ها :

انگلیس: پدر شدن یک کودک 13 ساله به دنبال روابط خلاف اخلاق

انگلیس در میان تمامی کشورهای اروپای غربی،بیشترین شمار بارداری را در میان دختران نوجوان به خود اختصاص داده است.شمار بارداری دختران نوجوان در انگلیس دوبرابر تعداد بارداری دختران نوجوان در کشورهای فرانسه و آلمان است.


 

الفی پتن پسر بچه 13 ساله انگلیسی و شانتل استیدمن  دختر 15 ساله  که ساکن منطقه ای در جنوب شرق انگلیس هستند، صاحب فرزند شده‌اند.

آلفی پسر بچه نوجوان 1.22 متری انگلیسی فقط 12 سال داشت. آن دو وقتى ‌از موضوع مطلع شدند تصمیم به سقط جنین گرفتند اما بعد پسرک فکر کرد بد نیست که پدر شدن را نیز تجربه کند. اکنون در سیزده سالگی، آلفی که قیافه اش بیشتر به هشت و یا نه ساله ها شبیه است، صاحب فرزندی است به نام مئیسی. شانتل چند روز پیش وضع حمل کرد و در سال 2009، آلفی جوانترین پدر در دنیا و یا حداقل در دنیای غرب شد. البته این خبر شوک آور و جدیدی در بریتانیا نیست.[!] جوانترین پدر انگلیسی پسر بچه ای بود به نام شاون استیوارت که در سال 1998 میلادی  و در سن 12 سالگی پدر شد. خردسالترین مادر انگلیسی نیز یک دختر11ساله از شهر هدرزفییلد ( در منطقه یورکشایر غربی انگلیس) می باشد.

وقتی از او سوال می شود که هزینه نگهداری کودک را چگونه تأمین می کند، او می گوید: « هزینه یعنی چی؟» آلفی معصومانه [ البته از نوع غربی] می گوید که او نمی داند که چگونه امرار معاش کرده و برای دختر تازه بدنیا آمده خود زندگی خوبی فراهم کند. او اضافه می کند: « من پول توجیبی دریافت نمی کنم، اما گاه گاهی پدرم به من ده پوند انگلیسی ( حدود چهارده دلار آمریکایی) می دهد.»   او گفت که هیچگاه عواقب این تصمیم خود را نسنجیده بوده است. پدر آلفی بیکار است و در یک آپارتمان دولتی ( متعلق به شهرداری) در شهر ساحلی بورنموت در جنوب انگلستان زندگی می کند. او که صاحب 9 فرزند است از مادر آلفی جدا شده است و می گوید: «این طفل (آلفی) اصلا نمی داند جریان چیست؟ او فکر می کند که این هم یک بازی پلی استیشن سونی! است.» مادر شانتل که خود صاحب5 فرزند می باشد، ظاهرا راضی است ولی نمی داند چگونه با 5 فرزند و نوه جدید امرار معاش کند. پدر الفى که با این چالش روبرو شده است اظهار مى‌دارد: « شاید الان کمی دیر شده باشد ، اما حداقل من به او تذکر دادم که به فکر فرزند دیگر نباشند!»

بریتانیا در دنیای ِغرب مقام اول را در رابطه با حاملگی دختر بچه ها دارد. علیرغم صرف دهها میلیون پوند انگلیسی برای آموزش مسائل جنسی و “غیره” در مدارس ابتدایی و متوسطه انگلستان، سالانه حدود چهل هزار دختر زیر هفده ساله انگلیسی صاحب فرزند می شوند. اکثریت قاطع آنها از خانوده های فقیر و طبقه پائین هستند. در بریتانیا مادران تنها و یا جوان برای گرفتن خانه و امکانات دولتی ارجحیت دارند. در نتیجه دخترهای جوان و یا نوجوانی که حامله می شوند، بلافاصله صاحب خانه و امکانات می شوند.

دیوید کامرون رهبر حزب محافظه کار انگلیس با ابراز نگرانی از روند رو به افزایش بارداری در میان دختران نوجوان انگلیسی گفت: این روند که بچه‌ها امروزه در این کشور بچه دار می‌شوند یک روند بسیار نگران کننده است. این خیلی خوب است که شاهد بزرگ شدن بچه‌ها و پدر و مادر شدن آنها باشیم اما نه اینکه در حالی که خودشان هنوز بچه هستند صاحب بچه شوند و بچه‌ها نباید در این سن و سال به موضوع پدر و مادر شدن فکر کنند. دیوید کامرون سپس گفت: وقوع چنین مسئله‌ای در این کشور واقعأ نگران کننده است و این مشکلی است که در نتیجه اشتباه عمل کردن به وجود آمده است و باید این وضعیت درست شود.

ایان دانکن اسمیت از اعضاء حزب محافظه کار انگلیس که مرکزی به نام مرکز عدالت اجتماعی را در انگلیس اداره می کند و پیشتر نیز رهبری حزب محافظه کار انگلیس را برعهده داشت، در اظهار نظر خود درباره این حادثه گفت: وجود این موردی که اکنون رخ داده است و یک پسر بچه 13 ساله پدر شده است نمونه ای از آن نگرانی است که حزب محافظه کار درباره آن صحبت کرده است و منظور حزب محافظه کار از نامیدن جامعه انگلیس به عنوان جامعه ای از هم گسیخته در واقع وجود چنین مواردی است. وی با تأکید بر ضرورت رسیدگی به این مسائل و جلوگیری از وقوع آنها، گفت: این مشکلات در جوامع معینی به وقوع می‌‌پیوندند و لازم است تا به منظور حل این مسئله، توجه‌ها بر روی این جوامع متمرکز شود.

مدیر سازمان آموزش برای انتخاب انگلیس گفت: اگر شما به تمامی کشورهای توسعه یافته ای که در آنها شمار بالایی از بارداری نوجوانان وجود دارد نگاه کنید، در می یابید که این کشورها عبارتند از آمریکا،کانادا،نیوزلند،استرالیا و انگلیس و شما در بررسی این مسئله در می یابید که مشکل عمده این کشورها به مسئله فرهنگی برمی‌گردد. در رسانه های انگلیس مسائل مربوط به این موضوع ها به وفور وجود دارند و این توقع را در افراد به وجود می آورند که این روابط را داشته باشند و این مسئله ای است که سازمان ما در تلاش است تا توجه ها را به سوی آن جلب کند و آن را مورد بررسی قرار دهد.

رئیس سیاست گذاری در سازمان انگلیسی موسوم به آموزش برای انتخاب، در ادامه اظهارات خود، از تصاویر و موضوع هایی که در اغلب رسانه ها و برنامه های تلویزیونی انگلیس در باره این مسائل نشان داده می شوند انتقاد کرد و گفت : آنچه که در رسانه های این کشور و یا در برنامه های تلویزیونی این کشور در ارتباط با مسائل جنسی به نمایش گذاشته می شوند به گونه ای است که جوانان را از سنین پایین به داشتن روابط ترغیب می کند و اگر به مجله هایی که در این کشور منتشر می شوند و یا به مجله هایی که ویژه مردان جوان است و یا اینکه به روزنامه های کوچکی که منتشر می شوند نگاه کنید، می بینید که در آنها تا حد زیادی به زندگی های خصوصی افراد  پرداخته می شود و وقتی شما این مسائل را در نظر بگیرید می بینید که این محیط پیش زمینه ای است که وجود دارد و افراد در آن رشد می کنند.

هالگرتن افزود : ما برای نوجوانان این کشور وسیله و آموزشی را که بتوانند از طریق آن برای خود تصمیم گیری کنند فراهم نمی آوریم ، از یک سو نوجوانان و جوانان در این کشور ترغیب می شوند تا در سنین بسیار پایین به روابط جنسی فکر کنند و یا اینکه از سنین بسیار پایین در معرض مسائل جنسی قرار می گیرند و از سوی دیگر ، به آنها آموزش نمی دهیم که روابط جنسی چه هستند و اثرهای مثبت و فواید به تأخیر انداختن روابط جنسی چه هستند.

این کارشناس انگلیسی با اشاره به این مسئله که تعداد بارداری ها در سنین نوجوانی در دیگر نقاط اروپا بسیار پایین تر از انگلیس است گفت: ما در انگلیس در رسانه ها در باره روابط جنسی صحبت می کنیم و جوانان در این کشور در همه جا از طریق رسانه ها و یا از طریق برنامه های تلویزیون در معرض موضوع های مربوط به روابط جنسی قرار دارند و صحبت در همه جا درباره مسائل مربوط به امور جنسی است، برای مثال در نشان دادن شامپو خودرو و خلاصه در باره نشان دادن بسیاری از چیزها از سکس استفاده می شود و افراد جوان در معرض تصاویر جنسی قرار دارند و در حالی که جوانان با چنین شرایط و محیطی روبرو هستند به آنها این فرصت را نمی دهیم تا درباره آنچه که به آن نیاز دارند فکر کنند.

لیسا هالگرتن سپس گفت: جوانان بسیاری در انگلیس هستند که ممکن است در سنین پایین روابط جنسی داشته باشند اما فرهنگی که در این جامعه در آن تربیت می شویم به گونه ای است که جوانان را وادار می کند به سمت داشتن روابط جنسی بروند و جوانان را وادار می کند که بگویند روابط جنسی دارند.

دسته ها : اخبار

امروز، همان فردای دیروز توست

پس، فردای امروزت را دریاب

آینده جایی است که اتفاق‌ها خواهند افتاد. می‌شنوم که گریه می‌کنی، آینده جایی است که تو ممکن است موفق، شاد، پولدار، زیبا، مشهور، مشغول به کار، و غرق در بهترین‌ها شوی. اینها نقشه یا رویا یا چیزهای دیگر هستند، اما دوباره باید بگویم که زمان حال جایی است که تو واقعاً در آن هستی و رویایی هم در کار نیست !

این لحظه، همان زمانی است که از ابتدای زندگی تا به حال منتظر آن بوده ای

این لحظه، همان زمانی است که بدون در نظر گرفتن هیچ چیزی باید قدر آن را بدانی. مشتاق بودن واقعاً شیرین‌ترین چیزهاست. داشتن رویا مانند برلیان می‌درخشد. قدر این لحظات را بدان و به هیچ‌کس هم درباره آن حرفی نزن و اجازه نده که دیگران درباره‌اش برایت اظهار عقیده کنند.

از زنده بودن خود لذت ببر و از اینکه قدرت و توانایی آرزو داشتن را داری، استفاده کن. نباید پا روی پا بیاندازی و نفس‌های عمیق بکشی، خوب است که هراز گاهی به خودت سری بزنی و بیاندیشی. شاکر باشی که زنده هستی و به زندگی‌ات نگاهی بیاندازی. نمی‌توانیم همه شادی‌های آینده را در آینده به دنبالش بگردیم.

از آرزو داشتن و مشتاق بودن، لذت ببر

یعنی که فکر کنی اگر پولدارتر بودم، جوان‌تر، سالم‌تر، عاشق‌تر، وابستگی کمتر، کار بهتر، فرزندان بهتر، ماشین بهتر، لاغرتر، بلندتر، موی بیشتر، دندان‌های بهتر، لباس‌های بهتر داشتم ... این لیست پایان ناپذیر است. اگر فقط این یا آن عوض می‌شد همه چیز کامل می‌شد. این‌طور نیست؟ در جواب باید بگویم که متاسفانه این‌طور نیست.

این‌جوری جوابی نمی‌گیری. وقتی که این و آن هم عوض شوند، چیز دیگری پیش می‌آید. برای مثال، وقتی ناگهان خود را بهتر و بهتر ببینی، تازه آن موقع به دنبال مثلا پول بیشتر خواهی بود. آن موقع است که دوباره به دنبال چیزهای جدید دیگر برای خوشحال شدن خواهی بود. در این لحظه زندگی کردن به این معنا نیست که مسئولیت‌ها و وظایف خود را کنار بگذاری، نه، اینطور نیست.

لاغرتر، بهتر، پولدارتر و بزرگ‌تر شدن را فراموش کنید. قدردان آنچه که هم اکنون دارید و همین الان از آن بهره مند هستید باشید. کلید خوشبختی در اینجاست. به اینکه فقط به آنچه که هستید راضی باشید، همیشه کافی نیست. اما اینها به جای خود با آنچه واقعاً هستید شاد باشید، زیرا که حقیقت محض همان است.

من واقعی تو، همان من امروز توست

من آینده هنوز به دنیا نیامده و ممکن است به دنیا هم نیاید. پس جوهر امروز من واقعی، قابل لمس و استوار است. رویاها عالی هستند، اما واقعیت هم در نوع خود فوق‌العاده است چون تحت هر شرایطی ملموس تر از رویاست.

سعی کنید به شکلی امروزتون رو ترسیم کنید، که ادامه ی گامهای دیروزی باشه که با آرزوها و خواست های آینده تون رنگ گرفته، رنگی که هرگز نشانی از یکنواختی و سکون رو در خودش نخواهد داشت و از بین تمام رنگ های هستی، همواره خوشبختی و سعادت رو واضح تر و دلپذیرتر نمایان خواهد ساخت ...

دسته ها :


چیزهایی که من آموخته ام سخنان جالب و آموزنده از گابریل گارسیا ماکز، نویسنده معروف کلمبیایی و برنده جایزه نوبل در ادبیات


در 15 سالگی آموختم که مادران از همه بهتر می دانند ، و گاهی اوقات پدران هم

در 20 سالگی یاد گرفتم که کار خلاف فایده ای ندارد ، حتی اگر با مهارت انجام شود

در 25 سالگی دانستم که یک نوزاد ، مادر را از داشتن یک روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یک شب هشت ساعته ، محروم می کند

در 30 سالگی پی بردم که قدرت ، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن

در 35 سالگی متوجه شدم که آینده چیزی نیست که انسان به ارث ببرد ؛ بلکه چیزی است که خود آن را می سازد

در 40 سالگی آموختم که رمز خوشبخت زیستن ، در آن نیست که کاری را که دوست داریم انجام دهیم ؛ بلکه در این است که کاری را که انجام می دهیم دوست داشته باشیم

در 45 سالگی یاد گرفتم که 10 درصد از زندگی چیزهایی است که برای انسان اتفاق می افتد و 90 درصد آن است که چگونه نسبت به آن واکنش نشان می دهند

در 50 سالگی پی بردم که کتاب بهترین دوست انسان و پیروی کورکورانه بدترین دشمن وی است

در 55 سالگی پی بردم که تصمیمات کوچک را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب

در 60 سالگی متوجه شدم که بدون عشق می توان ایثار کرد اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید

در 65 سالگی آموختم که انسان برای لذت بردن از عمری دراز ، باید بعد از خوردن آنچه لازم است ، آنچه را که میل دارد نیز بخورد

در 70 سالگی یاد گرفتم که زندگی مساله در اختیار داشتن کارتهای خوب نیست ؛ بلکه خوب بازی کردن با کارتهای بد است

در 75 سالگی دانستم که انسان تا وقتی فکر می کند نارس است ، به رشد و کمال خود ادامه می دهد و به محض آنکه گمان کرد رسیده شده است ، دچار آفت می شود

در 80 سالگی پی بردم که دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است

در 85 سالگی دریافتم که همانا زندگی زیباست

دسته ها :

ایران: آشنایی 1ساعته، نامزدی 2روزه، زندگی 3هفته، پایان طلاق

آشنایی یک ساعته و نامزدی سه روزه با ازدواج سه هفته یی پایان یافت و زوج جوان پس از 21 روز زندگی مشترک با مراجعه به دادگاه خانواده اعلام کردند حاضر به تحمل یکدیگر نیستند.

این زوج جوان که چندی پیش در یک مراسم عروسی با یکدیگر آشنا شده بودند، پس از یک ساعت گفت وگو در حاشیه این مراسم شیفته و دلبسته همدیگر شدند و همان جا پیمان بستند با هم ازدواج کنند. این دو که آرمین و سمیرا نام دارند و 25 و 23 ساله هستند در حالی تصمیم به این کار گرفتند که پیش از این هیچ گونه آشنایی با هم نداشتند و در جشن عروسی برای اولین بار همدیگر را ملاقات کردند. آرمین و سمیرا تا پایان یافتن این مراسم دوران نامزدی شان را آغاز کردند اما در این دوره که سه روز بیشتر به طول نیانجامید نیز به تحقیق درباره یکدیگر نپرداختند و پای سفره عقد نشستند. سمیرا پیش از جاری شدن خطبه عقد اعلام کرد به خاطر علاقه اش به آرمین مهریه اش را فقط 7 سکه بهار آزادی در نظر گرفته است. بدین ترتیب این دو جوان زندگی مشترک شان را آغاز کردند اما ازدواج آنها فقط سه هفته دوام آورد و آن دو دیروز برای جدایی به شعبه 268 دادگاه خانواده مراجعه کردند.

سمیرا که در جلسه دادگاه به شدت متاثر بود و می گریست به قاضی حسن عموزادی گفت: هنگامی که در جشن عروسی یکی از دوستانم با آرمین آشنا شدم و تصمیم به ازدواج با او گرفتم هیچ گاه به تفاوت هایی که بین ما وجود دارد فکر نمی کردم و تصور نمی کردم بتوانم فقط سه هفته با او زیر یک سقف زندگی کنم. او در مورد ریشه این اختلافات گفت: من در خانواده متمول زندگی می کردم و در خانه پدرم تمام امکانات برایم مهیا بود اما وقتی با آرمین ازدواج کردم متوجه شدم مرد خسیسی است و به همین دلیل زندگی در کنار او برایم سخت و غیرقابل تحمل است. او نه تنها پول کافی در اختیارم قرار نمی دهد بلکه برای هر خرید کوچک و کم اهمیتی نیز مرا بازخواست می کند. وقتی این تفاوت ها را حس کردم با او صحبت کردم تا از هم جدا شویم. حالا نیز حاضرم مهریه ناچیزم را ببخشم تا آرمین مرا طلاق دهد.

پس از وی شوهرش نیز طی اظهاراتی گفت: یک انتخاب نادرست باعث شد در 25 سالگی در آستانه جدایی از همسرم قرار بگیرم. شناخت من و سمیرا تنها از روی ظاهر همدیگر بود و برای اینکه یکدیگر را بشناسیم باید بیشتر تحقیق می کردیم اما ما فقط در مراسم عروسی یک ساعت با هم صحبت کردیم و سه روز بعد نیز به عقد هم درآمدیم. آرمین همچنین در مورد علت اختلافش با همسرش گفت: توقعات سمیرا از من بسیار بالا است، او دائم برایم خرج تراشی می کند و من نیز درآمدم با توقعات او همخوانی ندارد. به همین دلیل پس از 21 روز زندگی مشترک در حالی که پی به اشتباه مان برده ایم، تصمیم داریم به زندگی مشترک کوتاه مان پایان دهیم.

در پی اظهارات این زوج قاضی عموزادی با بررسی گفته هایشان رای به جدایی آنها داد و آرمین و سمیرا پس از سه هفته زندگی مشترک از هم طلاق گرفتند.

دسته ها : فرهنگی

ازدواج کنید تا زمین حفظ شود!

مجلس سنای استرالیا طی بیانه‌ای فوری و رسمی از تمامی افراد مجرد این کشور خواست تا ازدواج کرده و ازافراد متاهل نیز درخواست کرد از یکدیگر جدا نشوند.

به گزارش ایسنا، بر‌اساس تحقیقات منتشر شده از سوی سازمان محیط زیست استرالیا، افراد مجرد دو یا سه برابر مواد زاید و آشغال تولید کرده و به دلیل مجرد بودن، باعث نابودی کره زمین می‌شوند.

سناتور «استیو فیلدینگ» گفت: طلاق و تجرد تنها باعث بدتر شدن اوضاع جوی،‌ بروز تغییرات نامناسب آب و هوایی و گرم‌تر شدن هوای کره زمین می‌شود.

وی افزود: جدا شدن افراد باعث می‌شود تا فرد مجرد و مطلقه از اتاق‌های بیشتری استفاده کرده و به تبع آن از انرژی الکتریسته بیشتری استفاده کند. از طرفی هم مصرف آب برای یک فرد مجرد بیشتر ازافراد متاهل است. پس از آن نیز تولید گازهای گلخانه‌ای به ویژه کربن نیز افزایش می‌یابد؛ چرا که یک زوج می‌توانند با یک خودرو به رفت و آمد بپردازند، اما هنگامی‌که طلاق بگیرند باید از دو خودرو استفاده کنند. به همین دلیل، طلاق و یا مجرد بودن افراد بر طبیعت و محیط زیست اثرگذار است.

دسته ها :

ژاپن: طوطی گمشده ای که آدرس داد و به خانه بازگشت

طوطی آفریقایی که در اوایل ماه می در شهر ناگویاما که در نزدیکی توکیوست پیدا شده بود، با اتفاق جالبی به خانه صاحبش بازگشت.

به نقل از فکت، در پی تماس یکی از ساکنان محلی مبنی بر وجود یک پرنده غریبه بر روی یکی از شاخه های درخت باغ وی، پلیس ناگویاما برای گرفتن این پرنده وارد عمل شد. پلیس ابتدا این پرنده را به کلانتری برد و پس از آن پرنده را به مرکز پرورش حیوانات منتقل کردند، اما آنجا بود که پرنده شروع به حرف زدن کرد. او با افراد سلام و احوالپرسی کرده و ترانه های کودکانه می خواند و پس از گذشت 10 روز شروع به تکرار اسم خود کرد، " اسم من یوسکه ناکامورا است" و آدرس کامل محل زندگی خود را در ادامه می گفت. پلیس با بررسی آدرس در کمال ناباوری متوجه شد که در این محل خانواده ناکامورا زندگی می کتند که پس از با تماس با آنها خبر پیدا شدن این پرنده باهوش را به صاحبش دادند.

طوطی آفریقایی از باهوش ترین پرندگان در جهان به شمار می آید و به گفته کارشناسان، هوش آنها به اندازه یک کودک 6 ساله است. به گفته خانواده ناکامورا آنها حدود 2 سال با یوسکه برای یادگیری اسم و آدرس کارکردند، اما هنوز علت این که چرا یوسکه در حوزه پلیس از حرف زدن خودداری کرده مشخص نیست. به گفته پلیس آنها با مهربانی با یوسکه رفتار کرده بودند، اما وی هیچ اعتنایی به آنها نکرده بود.

دسته ها : سرگرمی

چین: سینه مغناطیسی یک مرد پزشکان را متحیر کرده است

بدن یک پیرمرد چینی ساکن مالزی به طرز عجیبی دارای مغناطیس است به گونه یی که به راحتی تبر، ساطور، چکش و انواع ابزار فلزی را به خود جذب می کند. لیوتو که 77 ساله است از سن 60 سالگی متوجه شد که بدنش دارای یک جریان مغناطیسی شده است. او هنگامی که مشغول خوردن غذا بود، متوجه تغییر جهت چنگال به سوی بدنش شد. این روزها جریان مغناطیسی ساطع شده از بدن وی چنان قوی شده است که به راحتی ابزارآلات سنگین مانند تبر و چکش خود به خود جذب بدن او می شوند و به سینه اش می چسبند. البته این جریان مغناطیسی با خاصیت آهن ربایی که تاکنون شناخته شده است، تفاوت دارد زیرا این جریان می تواند وسایل پلاستیکی و حتی خوراکی را نیز به سوی خود جذب کند. اکنون این پیرمرد چینی نمایش های باورنکردنی از قدرت خدادادی خود ارائه می کند که توجه همگان را به خود جلب کرده است. بلند کردن یک سطل پر از آجر با استفاده از نیروی مغناطیس بدن از جمله این نمایش ها ست.

دسته ها : سرگرمی

مصر: ساخت داروی درمان آب مروارید با الهام از آیات سوره یوسف

گروه بین‌الملل: یک پزشک مصری موفق شد با الهام از آیات سوره یوسف (ع) داروی درمان آب مروارید را بسازد

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) به نقل از روزنامه یمن‌تایمز، این دارو که «داروی قرآن» نام دارد، توسط دکتر عبدالباسط محمد و با استفاده از ترکیبات موجود در عرق بدن انسان ساخته شده است.

دکتر عبدالباسط محمد درباره نحوه الهام از آیات قرآن بری ساخت این دارو می‌گوید: یک روز صبح در حال خواندن سوره یوسف(ع) بودم که آیات 84 تا 93 این سوره نظر مرا جلب کرد. حضرت یوسف (ع) که اکنون عزیز مصر است، در آیه 93 خطاب به برادران خود می‌گوید: «حال این پیراهن مرا ببرید و بر روی صورت پدرم بیاندازید تا بینا شود.

حضرت یعقوب(ع) در فراق فرزند خود یوسف (ع) بسیار گریه می‌کند و بر اثر این گریه‌ها چشم‌هایش سفید شده و بینایی خود را از دست می‌دهد. اما با انداختن پیراهن یوسف (ع) بر روی چشمان پدر، بینایی حضرت یعقوب (ع) بازمی‌گردد.

او می‌افزاید: من با خود فکر کردم که چه چیز در پیراهن یوسف (ع) می‌توانست اثر شفابخش بر چشمان یعقوب(ع) گذارد و سرانجام به این نتیجه رسیدم که چیزی جز عرق بدن یوسف (ع) نمی‌تواند عامل بینایی چشمان پدر باشد. با مطالعه بر روی ترکیبات عرق انسان و آزمایش آن بر روی خرگوش‌ها به نتایج مثبتی دست یافتم. پس از آزمایش داروی خود بر روی 250 بیمار مبتلا به آب مروارید و احراز 99 درصدی اثربخشی این دارو، برایم مسجل شد که این معجزه‌ی از سوی قرآن بود.

یادآوری می‌شود، قرار است یک شرکت داروسازی سوئیسی «داروی قرآن» را که بدون عوارض جانبی است و 99 درصد موثر بوده و به تایید موسسات تحقیقاتی اروپا و آمریکا رسیده است، به تولید انبوه برساند.

 

زن گدا در اصفهان سه روزه میلیونر شد‌
مدیر نظارت و کنترل شهرداری اصفهان از شناسایی زن متکدی خبر داد که توانسته بود با سه روز گدایی ‌در این شهر، یک‌ میلیون و 50 هزار تومان پول جمع کند.

مطیعی‌فرد در گفت‌وگو با فارس ‌اظهار داشت: 90 درصد از متکدیان نیاز مالی نداشته و بیشتر به علت زیاده‌خواهی و زیاده‌طلبی به این ‌امر مشغول هستند.

وی افزود: بسیاری از متکدیان و سودجویان در شهر اصفهان با مراجعه به در منازل و ‌اظهار نیاز، خانه‌ها را شناسایی و در یک فرصت مناسب اقدام به سرقت کرده و از لحاظ امنیتی مشکلاتی را برای ‌شهروندان ایجاد می‌کنند

دسته ها : سرگرمی
X