رئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران گفت:روند کاهش قیمت مسکن و اجاره بها در سال 88 ادامه می یابد.
به گزارش واحد مرکزی خبر ،مصطفی قلی خسروی در مصاحبه با خبرنگار ما افزود : روند کاهش قیمت مسکن از ابتدای تیر 87 آغاز و به کاهش تدریجی قیمت مسکن تا 35 درصد در شهر تهران منجر شد که این روند امسال نیز ادامه خواهد داشت.
وی گفت : نرخ اجاره بهای مسکن نیز در شهر تهران با کاهش مواجه خواهد شد زیرا این نرخ از قیمت مسکن تبعیت دارد .
خسروی اجرای طرح مسکن مهر و واحدهای مسکونی 99 ساله و اجرای طرح " کد رهگیری " در مشاوران املاک را از علل اصلی کاهش قیمت مسکن بیان کرد.
دولت با هدف جلوگیری از سوداگری در بازار مسکن ، اجرای عدالت اجتماعی در جامعه و تثبیت و کنترل قیمت مسکن ، طرح ملی ساماندهی املاک و مستغلات ( کد رهگیری ) را از آذر 87 در سراسر کشور اجرا کرد.
وی بهره برداری از سامانه اطلاعات املاک و مستغلات را موجب کاهش آمار تخلف مشاوران املاک دانست و افزود: در طرح ساماندهی املاک و مستغلات کشور(کدرهگیری) سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، ثبت احوال ، اداره پست ، شهرداری ، بانک ها و وزارت بازرگانی همکاری نزدیکی دارند و به اتحادیه املاک و مستغلات متصل هستند.
خسروی گفت : مشاوران املاک پیش از معامله با استعلام ازنهادهای مربوط ، اطلاعاتی درباره هویت افراد ، کاربری واحد مورد معامله ، کدپستی ، وضع املاک، رهن و مشخصات دقیق ملک کسب می کنند که این امر از تخلف و سوداگری در بازار مسکن جلوگیری کرده و به کاهش قیمتها منجر شده است.
وی با تقدیر از ممیزان مالیاتی افزود : آنان بدون کد رهگیری مفاصا حساب نمی دهند که این امر نیز از علل جلوگیری از سوداگری سودجویانی است که به خرید واحدهای مسکونی و احتکار آن می پرداختند اما اکنون این واحدها را به اجاره گذاشته اند که تاحدی موجب رونق صنعت اجاره شده است.
خسروی سیاست های دولت را در کاهش قیمت مسکن بسیار قابل توجه دانست و اضافه کرد : تلاش شبانه روزی مسئولان به ویژه وزارت مسکن و بازرگانی در پیگیری و اجرای طرح ها به ویژه تثبیت طرح کد رهگیری درهمه استان ها تاثیر بسزایی دراین زمینه دارد
شمارش معکوس برای حمله کرم جدید رایانه
کرم کانفیکر به نام Downadup یا Kido برای اولین بار در ماه نوامبر 2008 شناسایی شد و با استفاده از یک آسیبپذیری و رخنه امنیتی در سیستم عامل ویندوز خود را با اینترنت، شبکه و حافظههای قابل حمل منتشر میکند.
متخصصان امنیت سایبر در حالت آمادهباش هستند تا تغییر استراتژی کرم کانفیکر را شناسایی کنند.
گمان میرود این کرم که تاکنون بیش از 15 میلیون کامپیوتر را آلوده ساخته است روز چهارشنبه 12 فروردین (اول آوریل 2009) طریقه آلوده سازی، بهروزرسانی و اتصال به سرور خود را تغییر دهد و یا حملات جدیدی را به کامپیوترهای آلوده شروع کند. این حملات میتواند شامل استفاده از کامپیوترهای آلوده برای ارسال هرزنامه، ویروس و حملات به سرورها (Triggering) باشد.
وینسنت ویفر، قائم مقام شرکت امنیت سایبر سیمانتک در مصاحبه با بیبیسی میگوید: "ما هنوز مطمئن نیستیم که چه اتفاقی خواهد افتاد ولی چیز خیلی وخیمی انتظار نمیرود... البته ما برای اطمینان حاصل کردن تا روز دوم ماه آوریل در حالت آماده باش خواهیم بود."
کرم کانفیکر به نام Downadup یا Kido برای اولین بار در ماه نوامبر 2008 شناسایی شد و با استفاده از یک آسیبپذیری و رخنه امنیتی در سیستم عامل ویندوز خود را با اینترنت، شبکه و حافظههای قابل حمل منتشر میکند.
یک کنسرسیوم امنیتی به تازگی مدعی شدهاست که "اثر انگشت/ Signature" کانفیکر را تولید کردهاست. اثرانگشت برای شناسایی ویروسها توسط نرمافزارهای امنیتی مورد استفاده قرار میگیرد و قسمتی از خصوصیات کرم را دربردارد.
کرمهای سودآور
آقای ویفر در مورد ماهیت کانفیکر میافزاید که این کرم برای بالا بردن درآمد خود خسارتهای خود را در طولانی مدت وارد میکند.
سردبیر PC Magazine معتقد است که عصر ویروسهای مخرب به پایان آمدهاست و کسی ویروس و کرم را برای خبر ساختن و تبلیغات سیاسی و اجتماعی طراحی نمیکند. این ویروسها برای درآمد زایی نوشته شدهاند و تا زمانی که سود بالایی نصیب هکرها شود در اینترنت دوام خواهند آورد.
گزارش جدیدی از شرکت امنیت سایبر فینجان نشان میدهد که درآمد بعضی از مجرمان سایبر با درآمد قاچاقچیان مواد مخدر برابری میکند.
گزارش اطلاعاتی امنیت سایبر این شرکت درآمد روزانه یک هکر را تا 10 هزار دلار تخمین زدهاست
فرصتی برای یادگیری !
فیلسوفی همراه با شاگردانش در حال قدم زدن در یک جنگل بودند و درباره ی اهمیت ملاقات های غیرمنتظره گفتگو می کردند. بر طبق گفته های "استاد" تمامی چیز هایی که در مقابل ما قرار دارند به ما "فرصت یادگیری" و یا "آموزش دادن" را می دهند. در این لحظه بود که به درگاه و دروازه محلی رسیدند که علیرغم آنکه در مکان بسیار مناسب واقع شده بود، ولی ظاهری بسیار حقیرانه داشت. شاگرد گفت: "این مکان را ببینید. شما حق داشتید. من در اینجا این را آموختم که بسیاری از مردم، در بهشت بسر می بردند، اما متوجه آن نیستند و همچنان در شرایطی بسیار بد و محقرانه زندگی می کنند."
"استاد" گفت: "من گفتم "آموختن" و "آموزش" دادن مشاهده امری که اتفاق می افتد، کافی نمی باشد بایستی دلایل را بررسی کرد پس فقط وقتی این دنیا را درک می کنیم که متوجه علت هایش بشویم. سپس در آن خانه را زدند و مورد استقبال ساکنان آن قرار گرفتند. یک زوج و سه فرزند با لباسهای پاره و کثیف. "استاد" خطاب به پدر خانواده گفت: "شما در اینجا در میان جنگل زندگی می کنید، در این اطراف هیچ گونه کسب و تجارتی وجود ندارد؟ چگونه به زندگی خود ادامه می دهید؟"
آن مرد نیز در "آرامش" کامل پاسخ داد: "دوست من، ما در اینجا ماده گاوی داریم که همه روزه، چند لیتر شیر به ما می دهد. یک بخش از محصول را یا می فروشیم و یا در شهر همسایه با دیگر مواد غذایی معاوضه می کنیم. با بخش دیگر اقدام به تولید پنیر، کره و یا خامه برای مصرف شخصی خود می کنیم. و به این ترتیب به زندگی خود ادامه می دهیم.
"استاد" فیلسوف از بابت این اطلاعات تشکر کرد و برای چند لحظه به تماشای آن مکان پرداخت و از آنجا خارج شد. در میان راه، رو به شاگرد کرد و گفت: "آن ماده گاو را از آنها دزدیده و از بالای آن صخره روبرویی به پایین پرت کن!"
شاگرد گفت : اما این کار صحیحی بنظر نمی رسد، آن حیوان تنها راه امرار معاش آن خانواده است.
و فیلسوف نیز ساکت ماند ... آن جوان بدون آنکه هیچ راه دیگری داشته باشد، همان کاری را کرد که به او دستور داده شده بود و آن گاو نیز در آن حادثه مرد. این صحنه در ذهن آن جوان باقی ماند و پس از سالها، زمانی که دیگر یک بازرگان موفق شده بود، تصمیم گرفت تا به همان خانه بازگشته و با شرح ما وقع، از آن خانواده تقاضای "بخشش" و به ایشان کمک مالی نماید.
اما چیزی که باعث تعجبش شد این بود که آن منطقه تبدیل به یک مکان زیبا شده بود با درختانی شکوفه کرده، ماشینی که در گاراژ پارک شده و تعدادی کودک که در باغچه خانه مشغول بازی بودند. با تصور این مطلب که آن خانواده برای بقای خود مجبور به فروش آنجا شده اند، مایوس و ناامید گردید. ناگهان غریبه ای را دید و از او سوال کرد: "آن خانواده که در حدود 10 سال قبل اینجا زندگی می کردند کجا رفتند؟" جوابی که دریافت کرد، این بود: "آنها همچنان صاحب این مکان هستند."
مرد، وحشت زده و سراسیمه و دوان دوان وارد خانه شد. صاحب خانه او را شناخت و از احوالات "استاد" فیلسوفش پرسید. اما جوان مشتاقانه در پی آن بود که بداند چگونه ایشان موفق به بهبود وضعیت آن مکان و زندگی به آن خوبی شده اند.
آن مرد گفت: "ما دارای یک گاو بودیم، اما وی از صخره پرت شد و مرد. در این صورت بود که برای تامین معاش خانواده ام مجبور به کاشت سبزیجات و حبوبات شدم. گیاهان و نباتات با تاخیر رشد کردند و مجبور به بریدن مجدد درختان شدم و پس از آن به فکر خرید چرخ نخ ریسی افتادم و با آن بود که به یاد لباس بچه هایم افتادم و با خود همچنین فکر کردم که شاید بتوانم پنبه هم بکارم. به این ترتیب یکسال سخت گذشت، اما وقتی خرمن محصولات رسید، من در حال فروش و صدور حبوبات، پنبه و سبزیجات معطر بودم. هرگز به این موضوع فکر نکرده بودم که همه قدرت و پتانسیل من در این نکته خلاصه می شد که: چه خوب شد آن گاو مرد."